پانزده گفتار درباره' چندتن از رجال ادب اروپا از اومىروس تا برنارد شا

آمد آمده است آنکه آنها اروپا است که اگر ام اما ان اند انگلستان انگلیسی او اهل ای ایتالیا ایران ایشان اینکه با باشد باید بایرن باین بزرگ بسیار بعد بود که بودند بوده است به بی پاریس پس پیش تا تاریخ ترجمه تمام تو چاپ چند چنین چون حکایت حمص خود خویش خیام داد داده دارد داستان داشت داشته دانته دختر دست دو دیده دیگر دیگری راه رباعیات خیام روز روی زبان زمین زن سال سالومه سر سه شاعر شاه شد شده است شده بود شعر شکسپیر شود شهر عالم عمر عمر خیام فارسی فرانسه قاضی قصه کار کتاب کردن کردند کرده کرده است کرده بود کند کنند که این گفت گفته لندن ما مرا مرد مردم منظومه می گوید میرزا میشود میکند نام نفر نقل نمایش نمی نوشته نه نیز نیست ولی های هر هم همان همه همین همینکه هیچ یا یعنی یک یکی یونان یهود یهودی